محمد علي مشكيان
meshkian@gmail.com
محورهای اصلی برنامه فرهنگی ارائه شده توسط مهندس میرحسین موسوی از آنجا که از سوی یک هنرمند «معمار» و «نقاش» امروز و «روزنامه نگار» دیروز و همچنین عنوان یک شخصیت «فرهنگی سیاستمدار» ارائه شده درخور تأمل است.
از ديگر سو همچون هميشه سياست سايه سنگين خود را بر سر فرهنگ انداخت و در غوغاي تبليغات انتخاباتي محور هاي فرهنگي برنامه او نیز مانند سایر نامزدها مورد واكاوي و مداقه شايسته قرار نگرفت و بار دیگر مظلومیت حوزه فرهنگ رخ نمود.
با عنايت به اين دو مورد ، بازخوانی این برنامه¬ها با نگاهی کاربردی از دید نگارنده که حدود 12 سال به صورت مستمر در فضای فرهنگی و هنری ایران چه در بخش دولتی و چه غیر دولتی تنفس کرده و از نزدیک با سلایق گوناگون حاکم بر این عرصه در سه دولت سازندگی، اصلاحات و مهرورزی (حتي مدتي مستقيما در كنار آقاي مسجدجامعي وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان راوي فعاليت هاي مدير ارشد فرهنگ كشور) آشنا شده است پیش روی شماست. این نوشتار می کوشد تا اهم سرفصل های ياد شده را مروري دوباره كند.

* تأسیس مدیریت «شرایط عدم قرنطینه فرهنگی» و تبدیل تحدید موجود به فرصت

ماجرای ممنوعیت ویدئو را همگان به یاد دارند. یکی از ابزارهای فرهنگی ممنوعه¬ای که با وجود گذشت سالهایی نه چندان دور از ورودش به دلیل سرعت تغییر ابزارهای فرهنگی دیگر اثری از آن در شرایط آزادی اش نمی بینیم. مثال هایی از این دست کم نیستند که شاید به روزترین آنها در حال حاضر ماهواره و اینترنت باشند. اینها همه یادآوران شکسته شدن قرنطینه فرهنگی و مترادل با واژه¬های «تهاجم فرهنگی» و «ناتوی فرهنگی» هستند.
بی شک تنها راه مدیریت در شرایط عدم قرنطینه فرهنگی و مقابله با این تهاجم، فقط و فقط «تولید فرهنگی بومی» است. باید به جای کشیدن سیم خاردار مقابل سیل فناوري هاي نوين ارتباطي در عصر اطلاعات ، جلوی آن با تولید فرهنگی متناسب سیل بند گذاشت، با توربین خلاقیت از آن انرژی مفید گرفت و آب راه هایی پالایش شده و مفيد را به دشت های تشنه و جوان سرازیر کرد تا آنها با استفاده از همین سیلاب تصفیه شده رشد کنند و به جای غرق شدن ، بر امواج سهمگین آن سوار شوند.
برای تولید فرهنگ نیاز به «تکریم»، «احترام» و «اعتماد» به اهل فرهنگ به همان میزان ضروری است که صرف بودجه. باید نگاه صرف اقتصادی و سود جويانه مادي به حوزه فرهنگ به عنوان تفننی در کنار سایر مقولات مهم زندگی که بود و نبودش به جایی بر می خورد در میان تصمیم گیران کلان کشور از بین برود تا یارانه بخش فرهنگ از هم ترازی کنونی با میزان یارانه کود شیمیایی رهایی یابد.

* حذف فضای سانسور و سانسورزدگی

آفت تولید فرهنگی که حتی قادر به خاموش کردن ایده های فرهنگی در نطفه است، ترس از سانسوری است که به سانسورزدگی و خودسانسوری منجر می شود.
کمرنگ شدن سانسور را می توان از تبعات حتمی شرایط عدم قرنطینه فرهنگی برشمرد. حوزه های مطبوعات، کتاب و سینما از مهمترین عرصه های فرهنگی اند که از سانسور و خودسانسوری ضربه می خورند.
حتی در صورت وجود قوانینی مشخص برای سانسور مانند آنچه درکشور چین رواج دارد نگرانی کمتری به وجود می آید تا زمانی که مصادیق و قواعد صرفاً بسته به سلایق است. امروز موردی سانسور می شود که از نگاه ممیز قبلی و شاید بعدی مصداق سانسور نبوده و نیست. مثال هاي تامل برانگيز جناب مسجد جامعي در مورد برداشت هاي ابتذال آميز برخي ارزيابان از اشعار حافظ، مهرداد اوستا ،سهراب سپهري و نیما یوشیج خود بهترين مصداق بر اين موضوع است. حاصل این روند عدم شفافیت فضای فرهنگی است که در غبار آلودگی آن، مسیر و افق نهایی كه بر اساس سند چشم‌انداز بيست ساله ايران بايد به کشور برتر منطقه در حوزه فرهنگ و هنر تبديل شود ناپیداست و حتي کتاب های مجوزگرفته قبلی برای تجدید چاپ با مشکل مواجه می شوند.

* تقویت تنوع فرهنگی و گسترش امنیت میان نخبگان

دولت فرهنگی و فرهنگ غیر دولتی به عنوان شعار مهندس موسوی در عرصه فرهنگ مطرح شده است. دولت فرهنگی نقش ظرفیت سازی برای اصحاب فرهنگ را برای خود اصل می پندارد. در سایه این دولت، هنرمند می تواند نگاهی پیشرو، فعال، آینده نگر و امیدوارنه داشته باشد و نهاد هاي صنفي از ميان خود اهالي فرهنگ انتخاب شده و امور را به دست مي گيرند.

* توجه جدی به اقتصاد فرهنگ

دولت فرهنگی دغدغه معیشت اصحاب فرهنگ را برطرف می سازد؛ چرا که با این دغدغه شور زندگی از میان رفته و جای خود را به تولید فرهنگی به قصد صرفاً کسب درآمد بیشتر می¬دهد. در سینما نتیجه ملموس این امر ساختن فیلم فیلم « فقط به قصد گیشه » است. کسی منکر نگاه اقتصادی در کنار سایر نگاه های فرهنگی در عرصه هنر نیست، اما وقتی اصل گیشه باشد و همه عوامل فیلم یا تئاتر در خدمت آن در آیند حاصل چیزی می شود که بارها تجربه دیدن آن در سالهای اخیر داشته ایم.
در عرصه مطبوعات نیز نشریات زرد و «زرد نویسی به قصد دکه» و در عرصه کتاب رواج کتب سطحی راه هاي خوشبختي يك شبه ، تعبیر خواب، فال و یک شبه پولدار شدن به قصد فروش حاصل همین نگاه پولسازی در عرصه نجيب فرهنگ است. بی شک اگر اهل فرهنگ ذهنی آرام و بی دغدغه معاش داشته باشند بساط این بازار مکاره در عرصه فرهنگی کشور خود به خود جمع شده و امید به تولیدات فاخر فرهنگی جان می گیرد.

* فراهم سازی امکان حضور جدی جوانان و زنان

بی شک جوانان را می توان موتور محرکه اصلی کاروان فرهنگ ایران نامید. حضور آنها در کنار پیشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر ضروری است و نباید به آنها و زنان به عنوان اقشار درجه دو فرهنگ نگاه کرد. اعتماد به جوانان فعال فرهنگی به عنوان سرمایه های اجتماعی باید جای نگاه همراه با سوء ظن به آنان را بگیرد.
جوانان مهمترین و پرشمارترین مخاطبان عرصه فرهنگ هستند که اگر آنها را بوسیله تولیدات غنی فرهنگی ایرانی سیراب نکنیم فقط بازاری پرسود و غیر قابل چشم پوشی برای تولیدگران فرهنگی هنری دیگر کشورها ایجا
کرده ایم. حاصل اين فضا مي شود همين كه الان جوان ايراني يانگوم و جومونگ را بهتر از رستم و اسفنديار مي شناسد و حتي به خاطر آنها خود كشي هم مي كند ! .
باید به جوانان تنها به عنوان مصرف کنندگان تولیدات فرهنگی ننگریم و آنها را در عرصه تولید فرهنگ نیز مشارکت دهیم. تشکل های غیر دولتی فرهنگی جوانان مهمترین بستر این نقش آفرینی بودند که نگاه هایی تنگ نظرانه با رنگهای نارنجی و مخملین عرصه حضور آنان را تنگ کرد. جوانان را باید در ساحت فرهنگ مصون ساخت، نه محروم. محرومیت مصونیت نمی¬آورد ولی در عوض مشارکت ظرفیت ساز است. موسیقی در میان سایر عرصه¬های فرهنگی عرصه ای است که امروز بیشترین حضور جوانان را چه به عنوان مخاطب و چه به عنوان تولیدکننده به خود می بیند و باید برای استفاده درست از استعدادهای آنان به جای ایجاد مانع برنامه ریزی صحیح کرد تا از گرایش آنها به موسیقی و فرهنگ ماهواره اي و زیرزمینی جلوگیری شود.

* حرکت به سوی چندصدایی

از هر قشر جامعه اگر انتظار تک صدایی شدن را داشته باشیم، مسلماً از جامعه فرهنگی این خواست ، انتظاری بیهوده است. قرائت های مختلف با ذات فرهنگ آمیختگی دارد. زایش و نوآوری فرهنگی هنری که رمز پویایی فرهنگ کشور به شمار می رود، نخستین نتیجه اش بی شک تولد صدایی تازه در فضای فرهنگی خواهد بود. شعر و ادبیات مصادیق روشن این گفتارند. نویسندگان در فضای چند صدایی است که آثار قابل اعتنا خلق می کنند، وگرنه در فضای تک صدایی تولیدات فرهنگی به مانند رونویسی از یک سرمشق واحد نانوشته همه راوی یک داستان تکراری می شوند.
امید که حال فرهنگ این مرز و بوم ، 23 خرداد بهتر از امروزش باشد.
یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا